یادمه یه روز که از خواب پا شدم فهمیدم یه تار موی سفید تو سرم در اومده.عصرش که با هم بودیم و تو داشتی طبق معمول با چشمات چشمامو اذیت می کردی با خنده گفتم: تو چی از جون من میخوای!؟
نگاه موهام داره سفید میشه از دستت!
از اون روز به بعد...
#کسرا بختیاریان
متن و دکلمه در: